بیت اول:
✦✦✦✦
بیت دوم:
بانگ گاوی چه صدا بازدهد عشوه مخر
سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد
نقش مهر: نشان محبت و عشق، تشبیه صریح
✦✦✦✦
بیت سوم:
داد و ستدی بکن و دل مرا که از غم آسیب دیده خریدار باش، چراکه دل من با همه شکستگی به اندازه صدهزار دل نشکسته میارزد.
مصراع دوم تلمیح دارد به حدیث قدسی: أنا عند المنکسرة قلوبهم، من در دل شکستهدلان هستم.
درست: در این بیت درست دو معنا دارد: اول مسکوک زر مشهور به اشرفی که به عنوان قیمتی برای دل شکستهاش عنوان کرده است و دوم به معنای دلهایی که صحیح و سالم است و غم عشق آنها را نشکسته است.
✦✦✦✦
بیت چهارم:
مورچه به آصف بن برخیا گلایه کرد و این گلایه جایز و سزاوار بود چرا که خواجه (آصف که وزیر سلیمان بود) انگشتری حضرت سلیمان را گم کرد و آن را پیدا نکرد.
دکتر خطیب رهبر مینویسد در این بیت ظاهراً حافظ از خواجه (وزیر شاه) گلایه میکند. او زبان مور را استعاره از زبان حافظ و خاتم جم را استعاره از خود شاعر میداند که وزیر از او تفقد و دلجویی نکرده است.
دکتر غنی تلمیح این بیت را به آن قسمت از داستان سلیمان میداند که قبض روح شده بود و همچنان متکی بر عصا ایستاده بود و جن و انس و وحش و طیر همچنان سر در خط او داشتند تا اینکه دیو بزرگ، انگشتر سلیمان (خاتم) را به حیله ربود و بر وحش و طیر حکومت کرد. بعد از یک سال موریانه عصای سلیمان را جوید و سلیمان افتاد و همگان پی بردند که سلیمان مرده بوده است؛ در این هنگام آصف برخیا وزیر سلیمان مورد ملامت مور قرار گرفت که زودتر از مور به این حقیقت پی نبرده بود(منبع: حواشی غنی، صفحه ۱۰۰).
✦✦✦✦
بیت پنجم:
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
✦✦✦✦
بیت ششم:
راستی ورز تا سخن تو همچون خورشید جهانتاب درخشندگی و تأثیر داشته باشد، چراکه بامداد نخستین یا صبح کاذب که به دروغ ادعای روشنی داشت، از تاریکی چهرهاش سیاه شد و رسوا گشت.
این بیت حسن تعلیل دارد. میگوید اگر اهل صدق باشی مثل صبح صادق از نفس تو خورشید پدید میآید؛ یعنی کلام تو روشنگر خواهد بود. برعکس صبح کاذب که روسیاه و تاریک (خجل و منفعل) میشود.
صبح نخست: صبح کاذب، صبح دروغین و دروغگو؛ بلافاصله به دنبالش اندکی تاریکی عالم را فرا میگیرد و سپس صبح صادق طلوع میکند. دکتر غنی مینویسد: صبح صادق تقریباً یک ساعت و نیم قبل از طلوع آفتاب است و صبح کاذب چند دقیقهای قبل از صبح صادق است(منبع: حواشی غنی، صفحه ۹۹).
✦✦✦✦
بیت هفتم:
از دست تو و بیمهریات واله، مجنون و آواره کوه و بیابان شدهام اما هنوز هم از سر دلسوزی قفل زنجیر جفا را نمیگشایی و به من توجه نمیکنی.
نطاق: کمربند، میانبند.
نطاقِ سلسله: مَجاز از گره و قفل و زنجیر هجران و جفا.
✦✦✦✦
بیت هشتم:
ای حافظ، آزردهخاطر مشو و از زیبایان دلستان وفاداری چشم مدار، وقتی در بوستان دلبری نهال وفا نمیروید، باغ چه گناهی دارد؟ مقصود آنکه خوبرویان پیمانشکن و جفاکارند و جز این نباید انتظار داشت.
حِفاظ: محافظت بر عهد و پیمان که لازمهی آن داشتن خصیصه وفاداری است.
در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر (انتشارات صفی علیشاه) و جلد اول حافظنامه بهاءالدین خرمشاهی (انتشارات سروش) و نیم نگاهی به ترجمه شرح سودی (انتشارات نگاه) نوشته شده بود.
مطلب
درباره این سایت